اخبار آوای آبی
فروردین 1404
🎂 آوای آبی ۱۵ ساله شد
چقدر زود بر یک چشم بر هم زدن از چهارده سالگی به پانزده سالگی رسیدیم، انگار همین دیروز بود که اوایل فروردین در حال نوشتن مقاله چهارده سالگی آوای آبی بودم و حال ۳۶۵ روز گذشت و آوای آبی به همان اندازه بزرگ شد. نوشتن برای استقلال عشق وصف ناشدنی است که در هیچ جمله و صفحه و کتابی نمی گنجد. عشق به استقلال را یکی با حضور در استادیوم نشان می دهد، یکی با حضور در صفحات مجازی و یکی دیگر با نوشتن برای آن به اثبات می رساند. آوای آبی صفحه اختصاصی هوادار متعصب استقلال به ۱۵ مین سال فعالیت خود در فضای مجازی رسید. اما عشق ورزی اینجانب به تیم محبوب استقلال قبل از راه اندازی صفحه مجازی در زمانی که هنوز اینترنت و شبکه های اجتماعی به این گستردگی و فراگیری نبودند در روزنامه ها و هفته نامه ها و نشریات کاغذی آبی و هواداری شروع شده بود. آوای آبی که پیش روی شماست گوشه ای یا نیمی از سالهای فعالیت بنده است که از سال ۱۳۷۸ نوشتن برای استقلال را آغاز کرده است.
هر سال که می گذرد بیشتر به عشق و علاقه خود نسبت به تیم محبوبمان استقلال پی می برم و بر آن مستحکم می مانم، هر سال که می گذرد بیشتر به عشق و علاقه و وظیفه خود بر نوشتن و قلم زدن برای تیم محبوبمان استقلال دلگرم می شوم، دلگرمی که نه با پول می شود آن را بدست آورد و نه با چیز دیگری، فعلا که این دلگرمی چهارده ساله تنها و تنها به عشق یک رنگ و یک نام تاکنون ثابت قدم مانده است و امید دارم که همچنان باقی بماند.
آوای آبی هم مانند یک کودک نوپا هر سال بزرگ و بزرگ تر می شود و حال دیگر کودک نیست، به مانند یک نوجوان 14 ساله قد کشیده است و حال در حال ثمره دادن برای تیم محبوبش استقلال است، نوشتن از استقلال، فریاد حمایت سر دادن نسبت به او از وظیفه آوای آبی است که خوشبختانه در طول این سالیان به خوبی توانسته است از انجام آن برآید امید که بتواند همچنان بر این وظیفه خود مستحکم و قدرتمند باقی بماند.
آوای آبی از اواخر سال 1389 فعالیت مجازی خود در دنیای اینترنت را آغاز کرد، اکنون با گذشت 14 سال این صفحه مجازی ورود خود را به چهاردهمین سال فعالیتش جشن گرفته است.
آوای آبی در تمام طول فعالیت خود سعی و تلاش نموده است تا فریاد هواداری و حمایت خود را تمام و کمال از تیم محبوب استقلال بدون قید و شرط انجام دهد.
تریبونی برای حمایت و تشویق تیم استقلال با دل نوشته ها و دست نوشته های هواداری یک آبی نویس.
فروردین 1402
آوای آبی 13 ساله شد
نوشتن برای استقلال همیشه لذت بخش است و هیچ گاه نه تکراری می شود و نه خستگی به بار می آورد... نوشتن از عشقی که با آن بیش از دو دهه است در حال عاشقی هستی و برای هر روز و هر هفته و هر ماه و هرسالش یک نوشته جدید، یک مطلب تازه ای داری هیچگاه تکراری هم نمی شود.
یکسال دیگر هم با عشق به استقلال کتاب دیگری از نوشته هایمان را ورق زدیم و یکسال دیگر بر سالهای عاشقی مان افزوده شد تا در سال 1402 همچنان با همان عشق و همان علاقه و شور و شوق این قلم همچنان ادامه دار باشند.
نوشتن برای استقلال همیشه لذت بخش است، همیشه حوصله می آورد، همیشه دلنشین می شود حتی اگر برخی از نوشته ها تلخ باشند، حتی اگر در برخی از نوشته ها دل شکستنی باشد، یک ناراحتی، یک گلایه یا هر چیز دیگری.
نوشتن یعنی دیدن تلخ و شیرین و روی کاغذ آوردن همه آنها و همین روی کاغذ آوردن لذت بخش است.. اینکه خاطره ها علاوه بر تصویر یک نوشته ای هم باید داشته باشند.
نوشته ای که سند می شود و می ماند در تاریخ برای آیندگان که بدانند در چه سالی چه اتفاقی افتاده است و اینکه عشق به استقلال برای خودش ساعت و روز و هفته و ماه و سال نمی شناسد.
وقتی عاشق باشی این دو دهه هم مثل برق و باد از جلوی چشمانت عبور می کنند و تو به ازای همه آن ها عاشق تر می شوی و تشنه تر برای نوشتن دوباره.
آوای آبی هم که پایگاهی است از تمامی دست نوشته ها و یادداشت های اینجانب وارد سیزدهمین سال خود شد.. 13 سال به دندان کشیدن صفحه ای که تنها برای یک عشق می نویسد و از نوشتن های زیاد خسته هم نمی شود.
آوای آبی با من 13 سال بزرگ و بزرگتر شد و توانست نیمی از تمام دوران هواداری ام را به دوش بکشد و آرشیوی دیجیتالی و اینترنتی باشد برای ثبت تمام لحظه های خاطره انگیز، لحظه هایی که با مرور آنها در جملات و سطرها و مطالب و یادداشت ها مثل یک فیلم زنده جلوی چشمانت دوباره تکرار می شوند و این از موهبت همین یادداشت نویسی های آبی است.
آوای آبی با من 13 سال بزرگ و بزرگتر شد و توانست نیمی از تمام دوران هواداری ام را به دوش بکشد و آرشیوی دیجیتالی و اینترنتی باشد برای ثبت تمام لحظه های خاطره انگیز، لحظه هایی که با مرور آنها در جملات و سطرها و مطالب و یادداشت ها مثل یک فیلم زنده جلوی چشمانت دوباره تکرار می شوند و این از موهبت همین یادداشت نویسی های آبی است.
فروردین 1401
12 ساله شدن مان مبارک
🎂 قرار شد چند سطری بنویسم، برای عشقی که امروز 12 ساله شد، برای صفحه ای که در ابتدا کسی باورش را نداشت که بتواند حتی به چند ماه برسد چه برسد به یکسال و دو سال و پنج سال و... و ده سال و یازده و حالا هم 12 سال...
🎂 برای صفحه ای که تنها یک وبلاگ ساده است، برای وبلاگی که با ورود صفحات مجازی تازه تر، با ورود شبکه های اجتماعی قابل دسترس تر برای خیلی ها متروکه شد، خیلی ها وبلاگ ها را رها کردند و به سوی اپلیکیشن های تازه موبایلی رفتند اما آوای آبی روز به روز، هفته به هفته، ماه به ماه و سال به سال قد کشید و بزرگ و بزرگ تر شد.
🎂 آوای آبی صفحه اینترنتی اش را گسترش داد و امروز علاوه بر این صفحه اینترنتی که برای خود یک پایگاه جامع و کامل است، در فیس بوک و اینستاگرام و حتی تلگرام هم صفحات اختصاصی دارد...
🎂 آوای آبی افتخار می کند که در طول ۱۲ سال گذشته مثل یک حامی، مثل یک هوادار دلسوز، عاشقانه و صادقانه کنار تیم محبوبش استقلال بوده و در روزهای سختی و ناکامی و تلخی که بسیار بوده اند هرگز دست از حمایت از استقلال برنداشته و به معنای واقعی کلمه هوادار روزهای سختی بوده و در سرما و گرما تیم محبوبش را تنها نگذاشته است.
پنج شنبه آخر سال...
📝 روز عجیبی ست این روز، روز عجیبی ست این مکان و تو چقدر به این روز، به این مکان نیاز داری، برای لحظه ای، برای دقیقه ای و حتی ساعتی.. نشستن کنار مزار کسانی که برایت سرتاسر خاطره هستند، خاطره های خوش، سرتاسر امید بودند، سرتاسر زندگی بودند، نشستن کنار مزار کسانی که تاریخ تیم محبوبت با آنها معنا پیدا می کند و افتخارات تیم محبوبت به دست آنها شکل گرفته، نشستن کنار مزار کسانی که هرگز باور نداشتی به این زودی زود رفتنی شوند و ابدی و استقلالت را یتیم کنند.
📆 26 اسفند 1400
فروردین 1400
یک جلد دیگر از نوشته هایم ـ یادداشت روز 1399
خدا را شکر که از تیرماه دوباره استارت نوشتن به صورت جدی شروع شد و توانستم دوباره همچون سال گذشته و سالهای گذشته یادداشت های هر روز خود را برای تیم محبوبم استقلال بنویسم.
وقتی هم که دیگر مطبوعاتی نباشد و بیشتر نوشتنی ها می شود مجازی به همین خاطر اسم این کتاب را از نامه هایی به دنیای مجازی و یادداشت های ارسالی به مطبوعات به یادداشت های روز تغییر دادم.
فروردین 1400
آوای آبی یازده ساله شد
1️⃣ مانند کودکی نوپا بزرگ شدنش را با پوست و گوشت خود احساس کردم.
2️⃣ وبلاگ سایتی که شاید در ابتدا هرگز باور این را هم نداشتم که بتواند تا این اندازه بزرگ شود و قد بکشد و با گسترده شدن فضای مجازی و شبکه های مختلف اجتماعی که نگاه هر بیننده و کاربری را خیلی زود به سمت خود کشاند و باعث رها شدن بسیاری از وبلاگ ها از سوی کاربرانشان شدند اما آوای آبی اینچنین نبود.
3️⃣ آوای آبی همچنان وبلاگ باقی ماند حتی در زمانه ای که بسیاری از وبلاگ ها متروکه شدند.
4️⃣ آوای آبی همچنان وبلاگ سایت باقی ماند و در خانه اش نشست هر چند که بسیاری از همسایه ها به سمت شبکه های دیگر کوچ کردند و خانه های خود را متروکه رها کردند و رفتند.
5️⃣ آوای آبی هر چند کم کم به سمت شبکه های اجتماعی و مجازی دیگر سوق پیدا کرد اما هرگز نتوانست از خانه اصلی خودش که تمام عشق و شور نوشتن هایش را در آن شروع کرده بود دل بکند.
6️⃣ آوای آبی به اینستاگرام وارد شد و سومین سال فعالیت اینستاگرامی خود را در سال 1399 سپری کرد اما باز آوای آبی اولین پایگاه و صفحه شخصی خودش را رها نکرد که نکرد که نکرد.
7️⃣ امروز اوایل فروردین ماه سال 1400 وارد یازدهمین سال عمر اولین پایگاه شخصی و اطلاع رسانی محمود فخرالحاج می شویم به این امید که همچنان خداوند متعال این شور و شوق را یک سال دیگر در وجودمان قرار دهد و مستحکم کند تا باز آوای آبی را بتوانیم سرپا نگه داریم.
8️⃣ اینجا آوای آبی نه به دنبال دنبال کننده های فراوان است، نه به دنبال لایک ها و تایید و تشویق دیگران.. اینجا آوای آبی تنها وتنها پایگاهی است برای فریاد هواداری، صفحه ای است برای حمایت، تشویق و پشت گرمی تیم استقلال که توسط قلم و یادداشت و دل نوشته پیش می رود تماما هم به قلم اینجانب محمود فخرالحاج.
9️⃣ اینجا کسی از دنبال کننده های فراوان بدش نمی آید، حتی از فراوانی تعداد پسندها و لایک ها بی میل نیست.. اما حتی اگر تعداد دنبال کننده هایش به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد و هیچ مخاطبی را برای یادداشت هایش تایید کننده نمی بیند باز نه مایوس می شود و نه دلسرد.
🔟 اینجا آوای آبی پس از یک دهه، امروز وارد یازدهمین سال حیات خود می شود به امید موفقیت تیم محبوبش استقلال و هیچگاه دست از حمایت نمی کشد.
فروردین 1399
آوای آبی 10 ساله شد
یک دهه از عمر آوای آبی گذشت
🔹در روزگاری که با ورود اینترنت و شناخت فضای مجازی بیشتر همّ وغم جوانان یک وبلاگ بود و رفتن به اینترنت و از این جور حرفها آوای آبی هم متولد شد.. یک وبلاگ ساده تنها و تنها برای یادداشت ها و دل نوشته های هواداری اینجانب که برای نشریات ورزشی و استقلالی آن زمان ارسال می کردم و به چاپ می رسید یک نسخه از یادداشت را می توانستید در این وبلاگ ببینید و بخوانید و در اصل پیدا کنید به اسم محمود فخرالحاج.
🔹درست فروردین ماه 1389 بود که با ورود به دنیای مجازی تصمیم گرفته شد تا یادداشت ها و دل نوشته هایی که برای نشریات و صفحات هواداری و بعدها گسترده شدن شکبه های اجتماعی و مجازی ارسال و به چاپ می رسید را در یک جا به اسم وبلاگ (وب سایت) جمع آوری و آرشیو کنم.
🔹هرگز باور نمی کردم که آوای آبی بتواند پس از یک دهه همچنان محکم و استوار برای بنده حکم همان آرشیو و ویترین یادداشت ها و دل نوشته هایم را داشته باشد.
🔹آوای آبی ابتدا تنها ترین و اختصاصی ترین صفحه و پایگاه اطلاع رسانی اینجانب (محمود فخرالحاج) بود و سپس پس از گذشت 8 سال تصمیم گرفته شد که در کنار وبلاگ آوای آبی، به صفحه اینستاگرام هم وارد شود و در اینستاگرام هم آوای آبی برگزیده ای از یادداشت ها و نوشته هایش را برای نمایش عموم قرار دهد.
🔹شاید برای بسیاری با گسترده شدن فضای مجازی و شبکه هایی همچون تلگرام و اینستاگرام و فیس بوک و توئیتر، دیگر سر زدن و همراه بودن با وب سایت های اینترنتی کمترین بازدید و علاقه مندی را داشته باشد، اما آوای آبی همچنان به خود می بالد که در دهمین سال عمر خود همچنان حضور فعال و مستمر دارد و با همان بهانه گذشته و قدیمی خود برای نگاه داشتن آرشیوی از مطالب و یادداشت ها و دل نوشته های خود اولین پایگاه اطلاع رسانی محمود فخرالحاج باقی بماند.
🔹شاید مثل گذشته دیگر فرصت پرداختن به جشن ها و یادبودهای اینچنینی را به گستردگی گذشته نداشته باشیم، اما همچنان به عشق رسیدن به تاریخ هایی که برایمان همیشه لذت بخش و خوش یمن بوده اند و خاطره انگیز این روزها و ساعت ها را گرامی می داریم و برایشان به حداقل همین چند سطری اکتفا می کنیم.
🔹یادداشتی می نویسیم تا بدانیم و از یاد نبریم که از کجا شروع کردیم و به اینجا رسیدیم، حتی اینجایی که به نظر و نگاه دیگران شاید هیچ جایگاه قابل تامل و توجهی نباشد اما برایمان هست و دوستش داریم و برایش احترام قائل هستیم.
یادآوری تولد؛ اختصاصی کانال آبی پوشان و کانال سایت و سایت آبی پوشان
(12 آذر 98)
ممنون از تمامی دوستان و همکاران آبی نویس خودم در کانال آبی پوشان و کانال سایت و سایت آبی پوشان بویژه جناب آقای هادی صاحب خواجه و نیما تاجی عزیز مدیران ارشد هر دو کانال از ابراز محبت و لطف شان در مورد اینجانب.
باعث افتخار بنده است که نزدیک به سه سال به عنوان یک همکار و نویسنده آبی در دو کانال آبی پوشان و سایت آبی پوشان فعالیت می کنم.
چهار سال از آن اتفاق گذشت
بلاگفا
وبلاگ و وبلاگ نویسی
چهار سال پیش درست در چنین روزی تمام خاطره های گذشته و یادآوری شده بسیاری از دوستان و همراهان بلاگفا برای همیشه پاک شد..
باور کردنی نبود، یک روز صبح بلند شوی و مثل همیشه برای نوشتن یادداشت وارد وبلاگ خودت شوی و به یکباره با پیغامی که سایت در دسترس نیست مواجه شوی..
امکان ورود به وبلاگ خودت را نداری، یک ساعت، دو ساعت، سه ساعت...، شش ساعت و 12 ساعت و یک روز گذشت.
یک روز تبدیل به یک هفته شد.. یک هفته تبدیل به دو هفته..
انگاری باید با وبلاگ خود خداحافظی می کردی.. دیگر وبلاگی وجود ندارد..
خاطره های 11 سال یادداشت نویسی ات به یکباره پاک شدند..
باور کردنی نبود.. آخر مگر می شود.. چه اتفاقی افتاده.. پس از یکی دو هفته در سایت بلاگفا خبر از بازگشت دوباره بلاگفا می دهند و امکان بازگشت وبلاگ ها به گذشته را می دهند.
یک امیدواری سطحی و شاید هم الکی.. می گویند سرورها خراب شده اند و به آمریکا فرستاده شده اند برای بازگردانی، برای پشتیبانی.
شاید اطلاعات گذشته بازگردند شاید هم نه..
اگر باز نگردند و ما هیچ چرک نوشتی هم از آنها نداریم یعنی اینکه همه آنها پاک شدند برای همیشه.
دو هفته به سه هفته و همین طور هفته ها ادامه دار شدند و ما همچنان به امید بازگشت بلاگفا و وبلاگ های گذشته مان لحظه شماری می کردیم.
و بالاخره پس از 40 روز بلاگفا دوباره با طرحی و شکل و شمایلی جدید به دنیای مجازی برگشت اما با وبلاگ های پاک شده و یادداشت هایی که واقعا انگاری باید فراموششان می کردیم.
از همان روز به بعد، خیلی از دوستان و همراهان بلاگفا را رها کردند و دیگر هم هرگز به وبلاگ و وبلاگ نویسی برنگشتند.
با ورود شبکه های اجتماعی دیگر که دسترسی به آنها آسان تر و سریع تر بود، خیلی از دوستان به آن شبکه ها نقل مکان کردند و عطای بلاگفا و وبلاگ نویسی را به لقایش بخشیدند.
خیلی ها هم دوره از نو شروع کردند و یادداشت نویسی شان را ادامه دادند از جمله بنده..
برای ما وبلاگ و وبلاگ نویسی هیچگاه قدیمی نمی شود، حتی اگر تلفن همراه راه های ارتباطی را با مخاطبان و یکدیگر آسان تر و سریع تر کرده باشد.
حتی اگر شبکه های مختلف اجتماعی با دسترسی های آسان و رنگ و لعاب های زیبا و مختلف خود به دنبال جذب مخاطب بیشتر برای خودشان باشند اما باز هم برای ما بلاگفا و وبلاگ و وبلاگ نویسی قدیمی و از یاد رفته نمی شود.
همچنان که با ورود همین شبکه های اجتماعی و کانال های مختلف اطلاع رسانی و خبررسانی، ولی باز به نظرمان مطبوعات و رسانه های کاغذی جایگاه واقعی و ویژه خود را دارند و مخاطبان همچنان باید با آنها هم همراه باشند.
از آن سال و روزهای کذایی 4 سال می گذرد و در این چهار سال وبلاگ آوای آبی بزرگ و بزرگ تر شد تا جایی که در این چهار سال بیش از هزار پست و مطلب در آن گنجانده شد.
آوای آبی در کنار وبلاگ خود، در شبکه های اجتماعی دیگر به ویژه اینستاگرام فعالیت روزانه ای دارد تا دوستان فراموش نکنند که می شود هم به روز حرکت کرد و هم همچنان خاطره های گذشته و فراموش نشدنی خود را حفظ کرد.
برای ما دهه 60 ها
برای برخی یا نمی دانم بنویسم بسیاری از دهه 60 هایی که امروزه چهارمین دهه از زندگی خود را می گذرانند هیچ وقت دهه 70 و دهه 80 که دوره نوجوانی شان بود قابل فراموشی نیست و نخواهد بود.
لااقل برای ما دهه 60 هایی که بدون امکانات و گاهی با امکانات کم و ناچیز بزرگ شدیم و در زمانه ای که نه خبری از گوشی تلفن همراه بود و نه کامپیوتر و نه حتی هم گاهی تلویزیون. دیدن این روزهای دهه 80 ها و 90 ها شاید زیاد برایمان جالب توجه نباشد.
برای ما دهه 60 هایی که کامپیوتر اولین سیستم ارتباط جمعی مان بود و سپس راه اندازی ایمیل و بعد وبلاگ، حالا دیدن این همه شبکه های اجتماعی و اپلیکیشن های مختلف در گوشی های تلفن همراه زیاد برایمان جذابتی ندارد.
ما فرزندان دهه های جنگ و امکانات کمی هستیم که ما را فرزندان سوخته می نامند، اما به نظرم ما همچنان بهترین هستیم.
هنوز دلمان برای روزنامه خریدن، ورق زدن آن، قلم و کاغذ و نامه نوشتن ها و تمبر زدن ها و پست کردن نامه ها، هنوز دلمان برای راه اندازی وبلاگ و پست گذاشتن و کامنت خواندن تنگ شده است.
هنوز دلمان برای ایمیل فرستادن و منتظر ماندن برای پاسخ دادن به ایمیل تنگ شده است.
همه اینها را نمی نویسم که بگویم امکانات امروز را دوست نداریم، همه اینها را نمی نویسم که بگویم تلفن همراه و این همه شبکه های مختلف قابل دسترس سریع اجتماعی خوب نیستند و از آنها دوری کنیم.
اما عرض بنده این است که ما دهه 60 ها گاه گداری دلمان برای دوره خودمان تنگ می شود.
شاید آن زمان ها سختی های امروز نبود، فشارهای مختلف اجتماعی و اقتصادی و برای برخی ها سیاسی نبود.. شاید هم بود و ما چون تازه در دهه اول و نیمی از دهه دوم زندگی خودمان بودیم زیاد احساسشان نمی کردیم.
اما امروز که بزرگ شدیم و چهارمین دهه از زندگی خودمان را سپری می کنیم و شدیم پدران و مادران این دوره، گاهی و شاید بیشتر از گاهی به عقب نگاه می کنیم و دلتنگ آن روزها می شویم.
انگاری نوستالژی دهه 60 ها را نمی شود با هیچ نوستالژی و خاطره های دیگری تعویض کرد.
اگر شما هم دهه 60 هستید از خاطره های به یادماندنی تلخ و شیرین آن دوره برایمان بگویید؟
آوای آبی در یک نگاه ...
آوای آبی توانست در سال 1397 با ورود به شبکه های اجتماعی در اینستاگرام بخش های پایگاه اطلاع رسانی را به آنجا منتقل کند، بخش های خاطره انگیز و نوستالژی یادداشت های مرد چشم آبی و دست نوشته های ناب و نوستالژی مطبوعات آبی که همگی آنها مربوط به دهه 70 و 80 می شوند را در صفحه اینستاگرام آوای آبی به نمایش می گذارد.
بخش اصلی سایت و پایگاه اطلاع رسانی محمود فخرالحاج به مطالب و یادداشت های روز هواداری اختصاص داده شده است که به نوعی آرشیو تمامی یادداشت ها و نوشته های اینجانب می باشند.
فروردین 1398
آوای آبی 9 ساله شد
🔹یکسال دیگر گذشت و آوای آبی بزرگ و بزرگ تر شد.
🔹 9سال زمان کمی نیست که بخواهد به معنای ساده گفته شود که مثل یک برق و باد گذشت، مثل یک چشم برهم زدنی سپری شد.
🔹در تمام طول این 9 سالی که برای ساختن و راه اندازی و ادامه دادن سایت آوای آبی تلاش شد برای خودش عمری بود.
🔹عمری که به سادگی می توان روی کاغذ نوشت ـ 9 سال ـ اما در حقیقت برای خودش شاید ده ها برابر این سالها سختی به همراه داشت.
🔹سایت آوای آبی را فروردین ماه سال 1389 تاسیس کردم تا صفحه ای باشد برای نمایش مطالب و یادداشت های هواداری ام و همچنین آرشیوی اینترنتی در دنیای مجازی شکل بگیرد تا هر بار با مراجعه به آن هم خاطره های سال های سپری شده زنده شود، حال چه تلخ و چه شیرین و هم اینکه با دیدن مطالب و یادداشت های سالهای گذشته نوستالژی ای در ذهن و قلب مخاطب و هواداران آبی شکل بگیرد تا فراموش نشود و از بین نرود تمام دوران هواداری مان.
🔹کم کم با گسترش فضای مجازی سایت آوای آبی تصمیم گرفت علاوه بر یک پایگاه اطلاع رسانی در دنیای انیترنت در اپلیکیشن هایی همچون اینستاگرام و همچنین فیس بوک هم حضور فعال داشته باشد.
🔹سایت آوای آبی هم کم کم علاوه بر یادداشت های هواداری که بصورت روزانه به روز می شود. بخش های جدیدی همچون دست نوشته های ناب و همچنین نوستالژی مطبوعات قدیمی و آبی و یادداشت های مرد چشم آبی که همگی آنها مربوط می شوند به قبل از سال 1389 و تاسیس و راه اندازی وب سایت آوای آبی به سایت افزوده شدند.
🔹کم کم تصمیم گرفته شد تا در کنار سایت آوای آبی در فضای مجازی همچون اینستاگرام و فیس بوک هم آوای آبی صفحات خود را گسترش دهد و در هر کدام از این صفحات جدید، بخش هایی از سایت از جمله دست نوشته های ناب و یادداشت های مرد چشم آبی و نوستالژی مطبوعات گنجانده شود. 🔹خوشحالم پس از گذشت 9 سال از راه اندازی سایت آوای آبی، صفحات دیگری در instagram و facebook شکل گرفتند تا بتوانند دنباله روی سایت اینترنتی آوای آبی برای پرداختن به تیم محبوبمان استقلال باشند.
🔹خدا را شکرگزارم که یکسال دیگر این توانایی و عشق و علاقه را در وجودم تداوم بخشید تا بتوانم برای تیم محبوبم در کانال ها و رسانه های مختلف مجازی و اجتماعی دست به قلم بشوم و بنویسم. 🔹حال در آستانه 9 سالگی آوای آبی از خداوند متعال می خواهم که سال 98 را همچون سال 97 همچنان توانایی و شور و شوق نگارش را در وصف تیم محبوبم در من تداوم بخشد تا بتوانم همچنان حمایت خود را از تیم محبوبم توسط این قلم و مقاله ها و یادداشتهایم داشته باشم. .
✍️ محمود فخرالحاج فروردین 1398
فروردین 1398
حاصل 15 سال نوشتن
🖌خدا را شکرگزارم که یکسال دیگر این توانایی و عشق و علاقه را در وجودم تداوم بخشید تا بتوانم برای تیم محبوبم در کانال ها و رسانه های مختلف مجازی و اجتماعی دست به قلم بشوم و بنویسم. 🖌در این سال که خبری از نشریات کاغذی نبود، ارتباط بیشتر و نزدیک تر و مداوم ترم با کانال های تلگرامی و ورزشی موجب تدوین و نگارش چنین کتاب بزرگ و وزین شد.
🖌ماحصل سال گذشته (1397) یک مجموعه 570 صفحه ای شد که تصویر جلد کتاب صحافی شده آن را در تصویر زیر مشاهده می کنید.
🖌از خداوند متعال می خواهم که سال 98 را همچون سال 97 همچنان توانایی و شور و شوق نگارش را در وصف تیم محبوبم در من تداوم بخشد تا بتوانم همچنان حمایت خود را از تیم محبوبم توسط این قلم و مقاله ها و یادداشتهایم داشته باشم.
🖌ممنون از شما که یکسال با نوشته های خوب و بد و ضعیف و قوی ام ساختید و من را در کنار خود قبول کردید و جای دادید تا بتوانم رسالت هواداری ام را توسط قلم به هواداران و عاشقان تیم محبوبم انتقال دهم.
19 دی 97
صفحه اینستاگرام آوای آبی یکساله شد
اینجا (منظور صفحه اینستاگرام است) برایم حتی تعداد پسندها یا همان لایک ها روی هر پستم قرار می گیرد مهم نیست. برایم اینجا آرشیو دست نوشته هایم مهم است. برایم اینجا تبدیل شدن این صفحه به کتابخانه بزرگ و پرتعداد مطالب روزانه ام مهم است. نه به دنبال اضافه شدن دنبال کننده هایم هستم و نه به دنبال به دست آوردن پسندها یا همان لایک های بیشتر.
اینجا هم مثل وبلاگ ها و صفحات مجازی قدیمی روزی برای خیلی ها یکنواخت و تکراری می شود و رهایش می کنند و می روند سراغ یک صفحه دیگر، یک برنامه دیگر یا یک شبکه مجازی دیگر. اما تنها این پست ها و دل نوشته ها باقی خواهند ماند و هیچ وقت تکراری نمی شوند.
داریم و امروز هم در یکساله شدن صفحه مان در شبکه اجتماعی (اینستاگرام) همراه آن هستیم و هیچ وقت دنبال آزار دادن قدیم ترها نیستیم..
هنوز دوست نداریم خاطرات قدیمی اولین مجازی شدن مان را از یاد ببریم پس وبلاگ را داریم و همچنان با اینستاگرام هستیم حتی اگر یکنواخت شود و تکراری.
چون در هر صورت ما رفیق نیمه راه نیستیم حتی در دنیای مجازی دل نوشته هایمان.
12 آذر 97
عکس ها سخن می گویند؛
11 آبان 97
از قم به عشق منصورخان...
پی نوشت: دومین سالگرد پرواز ابدی منصور پورحیدری در بهشت زهرا بر سر مزار ایشان برگزار شد و طبق وظیفه و عشق هر ساله ای که به بزرگان و پیشکسوتان آبی استقلال داشته و دارم، برای ادای احترام به ایشان و خانواده محترم شان از قم به عشق منصورخان بر این مراسم دو ساعته حاضر شدم. و پس از پایان مراسم افتخار ایستادن و عکس انداختن در کنار منصور رشیدی، اصغر حاجیلو، ولی صالح نیا، پرویز مظلومی، شاهین بیانی، نصرالله عبداللهی، بهتاش فریبا، علی نظری جویباری و کاظم اولیایی را پیدا کردم.
جمعه 11 آبان 97
بهشت زهرا
فروردین 97
آوای آبی هشت ساله شد
19 دی 1396
آوای آبی هم اینستاگرامی شد
برای مشاهده صفحه آوای آبی در اینستاگرام کلیک کنید
مرداد ماه
پایان چالش عکس #من یک استقلال جوانی ام
یکماه هر روز با استقلال جوان
همان طور که گفته بودیم از ابتدای انتشار مجدد روزنامه استقلال جوان یعنی اواخر خردادماه امسال، تصمیم بر راه اندازی چالشی با عنوان عکس با استقلال جوان با موضوع من یک استقلال جوانی ام گرفتیم..چالشی که باعث ایجاد یک ارتباط دوسویه و مستقیم هوادار و خواننده با روزنامه محبوبش می شد..هر هوادار هر روز با تهیه روزنامه استقلال جوان، توسط گوشی خود یک عکس سلفی با روزنامه می گرفت و آن را به ایمیل روزنامه ارسال می کرد تا پس از یک ماه ، تعداد عکس ها و تصاویر ارسالی و استقبال هواداران از روزنامه و این طرح را شاهد باشیم.
این یک ماه گذشت و امروز در اول مرداد،پایان این چالش را اعلام می کنم و درست نمی دانم اوضاع عکس ها و تصاویر ارسالی هواداران از چالش عکس هایشان به ایمیل روزنامه چه بوده؟ آیا خوب بوده؟ آیا ضعیف بوده و آیا خیلی افتضاح؟؟؟ نمی دانم؟؟؟
اما دوست داشتم با راه اندازی این چالش، ارتباط هواداران با روزنامه استقلال جوان را بیشتر و نزدیک تر کنم. حال نمی دانم موفق بوده ام یا نه؟
خیلی علاقمند بودم که ارتباط هواداران آبی را با اولین و تنها نشریه کاغذی و چاپی استقلالی شان بیشتر و لذت بخش تر کنم اما نمی دانم تا چه مقدار در با ایجاد این چالش در طی یک ماه گذشته موفق بوده ام یا خیر؟؟
اما عکس ها و تصاویر ارسالی اینجانب (محمود فخرالحاج) را در طرح چالش عکس با روزنامه استقلال جوان را در همین ایمیل برایتان ضمیمه کرده ام، امیدوارم ملاحظه بفرمایید.
در ضمن قرار بود از تصاویر و عکس های ارسالی هواداران و خوانندگان روزنامه در چالش عکس با استقلال جوان در گوشه ای از صفحات کوچک روزنامه و همچنین صفحه مجازی اینستاگرام روزنامه استقلال جوان هم استفاده شود...آیا همچنان تصمیم به این کار دارید؟؟؟
تیر 1396
چالش عکس با استقلال جوان
#من یک استقلال جوانی ام
مدتی بود که تصمیم داشتیم که دست به یک چالش بزنیم آن هم وقتی می دیدیم که روزنامه استقلال جوان دارد هر چند وقت یکبار تعطیل می شود و باز به اصرار هواداران برمی گردد و ادامه می دهد و دوباره با بی مهری همین هواداران مواجه می شود و تعطیل می شود. حال و با تایید جعفر نوجوان معاون سردبیر روزنامه استقلال جوان و به همفکری آوای آبی دست به چالش عکس با روزنامه استقلال جوان زدیم و از هواداران واقعی و همراهان قدیمی و جدید روزنامه خواستیم که برای نشان دادن همراهی و وفاداری خودشان با روزنامه محبوب شان هر روز با استقلال جوان عکس سلفی بگیرند و آن را به ایمیل روزنامه esteghlaljavann@gmail.com ارسال کنند.
این چالش عکس فعلا به مدت یکماه تا انتهای تیرماه 96 ادامه دارد تا سپس با توجه به میزان استقبال و علاقه هواداران از این چالش ، آن را با رضایت معاون سردبیر روزنامه ادامه دهیم یا به طور کامل قطع شود.
خرداد 1396
ششمین شماره ویژه نامه آوای آبی منتشر شد
ششمین شماره از سری ویژه نامه های آوای آبی ویژه شکست تلخ برابر العین امارات در لیگ قهرمانان آسیا در 12 صفحه بصورت تمام رنگی و گلاسه منتشر شد.
توضیحات بیشتر::: بخوانید: ویژه نامه آوای آبی
خرداد 1396
فروردین 1396
یادداشت؛
آوای آبی هفت ساله شد
فروردین 1395
وب آوای آبی شش ساله شد ..
آوای آبی سال 1389
آوای آبی از پنج سال پیش تاکنون چندین بار تغییر شکل ظاهری داده است اما این تغییرات کمتر از تعداد انگشتان یک دست بوده است و بیشتر سعی کرده که ظاهر خود را حفظ کرده .
آوای آبی از ابتدای تأسیس خود با لوگو و طرح زیر به دنیای مجازی و اینترنت وارد شد طرحی که شاید نزدیک به یکسال هم حفظ شد و سپس تغییر داده شد ..
با اینکه سال گذشته و پس از چهارسالی که از عمر وب آوای آبی می گذشت دچار خلل در سرور اصلی سایت شده و منجر به پاکسازی کامل آوای آبی شدیم به طوری که تمام آرشیو گذشته سایت به یکباره دچار مشکل شد و باعث تغییر اساسی ظاهری و محتوایی آوای آبی گردید ..
اما سعی شد از یکسال گذشته به این سو با بازگرداندن یک به یک آرشیو پنج سال گذشته مطالب چاپ شده آوای آبی در مطبوعات با یک شکل ظاهری ساده تر باز آوای آبی را در ششمین سال حیات خود دوباره سرپا نگه داریم .
قلم به دست به عشق استقلال یکسال دیگر گذشت
اسفند 94
نوروز بدون استقلال جوان
اسفند 94
نبودن کسی که تا بود ...
http://jamejamonline.ir/online/670257829476269352/
جام جم آنلاین 20 اسفند 87
جهت اطلاع... وقفه 50 روزه بلاگفا ...جهت اطلاع
وقفه و خلل طولانی مدتی که برای بلاگفا اتفاق افتاد و منجر به تعطیلی 50 روزه این سایت شد بالاجبار آوای آبی را هم دچار مشکل کرد به طوری که نتوانستیم در طول این مدت به روز رسانی سایت را طبق موعد انجام داده و ادامه دهیم در ضمن باعث از بین رفتن تمامی آرشیوهای سالیان گذشته آوای آبی شد .
این وقفه طولانی مدت با ایجاد اشکالاتی در آرشیو دوباره بازگشایی شد اما شاید خیلی سخت باشد که یک دفعه و با یک اشکال فنی تمام آرشیو چندین ساله یک وبلاگ بخواهد حذف شود .آنگاه فکرش را بکنید برای بازگرداندن آنها هم همه تلاش ها صورت گیرد اما بگویند نمی شود .
هرچند که نه یک نسخه بلکه چندین نسخه از همه آن آرشیو چندین ساله ای که در این وبلاگ قرار داده شده بود هنوز نزد مدیر وبلاگ موجود می باشند اما وقتی تمام برنامه های اصلی سایت پاک شوند و دیگر دسترسی به گذشته وجود نداشته باشند دیگر قراردادن دوباره همه آن آرشیو چندین ساله گذشته در این وبلاگ دشوار و زمانی طولانی می خواهد .
هرچند باز در اصل هدف و راه اندازی وبلاگ آوای آبی در طول این چند ساله گذشته تنها و تنها نمایش دادن گوشه ای از یادداشت ها و مقاله های چاپ شده مدیر وبلاگ در مطبوعات بوده است و ارزش دیگری نداشته است .
به همین خاطر و حتی با ابراز ناراحتی از حذف همه آن آرشیو گذشته سالهای اخیر بر روی وبلاگ ، آوای آبی سعی کرده تا جایی که بتواند کارش را با همین تغییرات و اشکالات از نو شروع کند .
2 تیر 94
فروردین 90 بله بله آوای آبی هم یکساله شد
فروردین 1390