(4070) زمانی که همین طور از دست می رود (2 مهر 1400)
🔹این تعلل ها، این از دست رفتن زمان، عبور فرصت ها برایمان تازگی ندارد، خیلی برایمان تکراری شده است و بسیار دردناک. آخر مگر می شود اینقدر ساده بی خیال این همه اتفاقات بزرگ در باشگاه استقلال بود و دم نزد، ساکت بود، سکوت کرد و فقط تماشاگر بود تا همین طور زمان از دست برود.
🔹انتخاب های پی در پی اشتباه و غلط مدیران ناکارآمد، گذران چند ماه یا یکسال از مدیریت شان و سپس استعفا یا فرار یکی یکی آنها و باز انتخاب اشتباه دیگر، و باز از دست رفتن فرصت، باز از دست رفتن جام یکی پس از دیگری.
🔹نمی دانیم این داستان تکراری و تلخ قرار است تا چه مدت دیگر ادامه داشته باشد، اما فعلا هشت فصل است که به طول انجامیده، قبلا در وزارت گودرزی، سپس وزارت سلطانی فر و حالا وزارت سجادی.
🔹موضوعی که خیلی عادی نگاشته می شود همین زمان است که انگار هیچ کس به آن بها نمی دهد، حال یا از روی عمد یا از روی عادت همیشگی شان به بی توجهی به زمان.
🔹 اینجا این تنها استقلال است که تعداد ضرباتی که از این بی اعتنایی ها و بی محلی ها می خورد بیشتر و بیشتر می شود، هشت فصل زمان کم برای ناکامی نیست، هشت سال پی در پی زمان کوتاهی برای از دست دادن جام های متوالی از لیگ و حذفی و آسیایی نیست که بخواهیم ساده از آنها بگذریم.
🔹ما هواداران با این سهل انگاری ها، با این بی خیالی ها، با این عمدی کاری ها مشکل داریم و تا زمانی که یکی یکی آنها حل نشود و باشگاه و تیم محبوبمان را در آرامش و اوج و کسب جام نبینیم هرگز کوتاه و آرام نخواهیم نشست.