(4140) مدیر دلسوزم آرزوست (17 آبان 1400)
🔹دوباره 1"یکی می آید، حرفی می زند، زیبا و شیرین و ما باز هم دلگرم می شویم، دلگرم به حرف های زیبایش، دلگرم به شیرینی کلامش اما بعد... دوست نداریم اینبار بعدش را پیش بینی کنیم، دوست نداریم اینبار تصور کنیم که بعدش همانی می شود که گذشته ها شدند و ما... .
🔹سخت است باور بسیاری حرف ها.. سخت است باور بسیاری کلام های شیرینی که حق هوادار است برای تیم محبوبش که نزدیک به یک دهه رنگ خوشبختی و آرامش واقعی به خود ندیده است... اما شاید در طی تمام این مدت برای اولین بار بود که دیروز نزدیک به یکساعت از ته دل نفسی به آرامی کشیدیم.
🔹از آن نفس هایی که مدتها بود که در قفسه سینه حبس شده بود.. از آن نفس هایی که قبل ترها می کشیدیم اما نه آرام بودند و نه راحت... بعدها شدند بغض هایی در سینه... اما اینبار دوست داشتیم که این حرفها واقعی باشند، حقیقتی تلخ که حق مان است و رسیدن به آنها دست نیافتنی شده است.