(4197) این نیز بگذرد... (28 آذر 1400)
🔹نمی دانم برای این بازی چه می توان نوشت؟ از زبان هوادار نه از زبان نویسنده ای که وظیفه اش نوشتن است و پر کردن سطرها برای جذب مخاطب، برای باب میل خوانندگان مطالبش..
🔹ماندم چه بنویسم وقتی 120 دقیقه جز حرص خوردن کار دیگری نداشتم.. وقتی که 120 دقیقه از بازی تیم محبوبم افسوس خوردم اما چیزی عایدم نشد تا حتی پس از 5 ضربه پنالتی وقتی رضاوند توپ آخر را به تور چسباند و داور رأی به برنده شدن استقلال داد باز هم نتوانستم از جای خود بلند شوم و از ته دل خوشحالی کنم...
🔹استقلال در این بازی اصلا استقلال نبود حتی با بازیکنان ذخیره اش.. حتی بدون وریا، حتی بدون حسینی، حتی بدون یامگا، حتی بدون ژستد و...و... استقلال حتی با بازیکنان ذخیره اش هم برنامه ای برای فتح بازی در 90 دقیقه برابر تیم دسته دومی نداشت و نتیجه اش شد 120 دقیقه حرص، 120 دقیقه افسوس، 120 دقیقه تا سر حد سکته و مرگ پیش رفتن و برگشتن...
🔹در کلام آخر که هنوز دستانم از این همه حرص و جوش خوردن ها می لرزد و حسرت یک بازی ساده و پرگل از تیم محبوبم به دلم ماند این تک جمله می تواند باشد که این نیز بگذرد... این بازی هم گذشت اما هرگز دوست نداریم استقلال مان اینگونه اسیر باشد، اسیر و ناتوان از فتح یک بازی که هوادار از او انتظار شگفتی ندارد.. فقط همین.