محمود فخرالحاج

(4394) نوشتن در اوج نا آرامی (12 تیر 1401)

محمود فخرالحاج

🔹نوشتن برای استقلال یک ذهن آرام می خواهد، نوشتن برای عشق مان یک قلم آرام می خواهد، وقتی ذهن پر می شود از استرس، از آشفتگی، از بلا تکلیفی می شود توپخانه ای سخت و سنگین در زبان که می تواند همه را در تیررس خود قرار دهد، آنگاه معلوم نیست چه اتفاقی خواهد افتاد، در قلم هم همین گونه است، می شود از آشفتگی ها نوشت، می شود از بلاتکلیفی ها هزاران سطر نوشت، می شود این توپخانه کلامی را در قلم به رشته تحریر در آورد اما... .
🔹به واقع در این هجمه و این گستردگی کانال های مختلف هواداری، پیچ های مختلف و رنگارنگ هواداری در کانال ویژه خودمان (آبی پوشان) به دور از همه اینها از آشفتگی بنویسیم اما یادمان نرود که روز خوبمان دوباره از راه خواهد رسید، یادمان نرود که ما بهترین فصل تاریخ لیگ برتر را در بیست فصل اخیر ساختیم، می شود از استرس ها گفت چون انگاری این یک قلم شده هدیه همیشگی باشگاه و تیم استقلال به هواداران که باید استرس داشته باشیم که نام مان را بگذارند هوادار اما... .
🔹اما نوشتن در اوج نا آرامی را هم می توان به دور از تخریب نوشت، نوشتن در اوج ناآرامی و بلاتکلیفی و ترس از فصل آینده ای که نمی دانیم مثل فصل گذشته می تواند خوب باشد یا دوباره شروع فصل های ناکامی مان خواهد شد؟ نمی دانیم فصل گذشته را با شروع فصل آینده به خاطره ها بسپاریم یا منتظر باشیم که ادامه فصل گذشته را در فصل آینده ببینیم؟ همه و همه اینها را می توان به دور از تخریب، به دور از فحاشی، به دور از بی ادبی و اهانت نوشت و فریاد زد حتی اگر گوش شنوایی وجود نداشته باشد.

🌏آوای آبی www.avayeblue.ir