(4666) استقلال و بهانه های تمام نشدنی؛ خودت باش (27 اردیبهشت 1402)
مشکلات همیشه است و برای امروز و دیروز نیست، اشتباهات داوری چه سهوی و چه عمدی همیشه بوده و هست و حتی در آینده هم خواهد بود حتی با ورود var.اما وقتی راه حلی نباشد که این مشکلات را حل کند، وقتی راه حلی نباشد تا این اشتباهات کم و کمتر شود قرار هم نیست استقلال به خود خود واقعی اش برسد.اهالی فوتبال و حتی هواداران آبی فصل خاطره انگیز و حتی رؤیایی گذشته را از یاد نبرده و نخواهند برد، فصلی که استقلال همچنان مشکل داشت، همچنان از داوری ها آسیب هم دید، اما یک اراده قوی داشت.. یک همت بلند داشت.. یک خواسته جدی داشت و بر همان هم استوار بود.اینکه شعار من به اینها نمی بازم از زبان فرهاد مجیدی در فصل گذشته بارها و بارها به زبان جاری شد برای بسیاری شاید حالت انتقامی، حالت جنگ داشت، اما برای فرهاد و تیمش حالت مبارزه داشت.. اینکه او و تیمش می جنگند، او و تیمش آنقدر خوب بودند که هیچ چیزی جلودارشان نبود.مشکلات مدیریتی بود، مشکلات سازمان لیگ و برنامه ریزی های نادرستش بود، مشکل داوری ها و محرومیت ها و...و... همه بودند اما اراده ای که استقلال داشت فراتر از همه مشکلات بودند.استقلال می خواست خود خودش باشد، می خواست آنقدر قوی باشد، در زمین آنقدر کم نقص و یا حتی بی نقص باشد که به نتیجه ای جز برد به هیچ نتیجه دیگری حتی فکر هم نکند.از تمام بازی هایش برد می خواست، از تمام بازیهایش امتیاز می خواست و به همه آنها هم رسید.آنقدر خوب بود که یک فصل بی نظیر را ساخت، فصلی بدون شکست، فصلی با رکورد، فصلی با قهرمانی زود هنگام.اما این فصل که انتظار می رفت ادامه دار فصل گذشته باشد اما اینطور نشد.بهانه های این فصل بیشتر از اراده ها بود، بهانه ها و بازگو کردن مشکلات و اشتباهات بیشتر از خواسته ها بود.استقلال تنها در حرف می خواست خود خودش باشد، می خواست که دوباره قهرمان شود، اما نه توانست جلوی مشکلات درون باشگاهی خود بایستد نه توانست برابر مشکلات داوری ایستادگی کند و نه توانست خود خودش را دوباره نمایان کند.استقلال این فصل از فصل گذشته به درستی کپی برداری نکرد یا شاید نمی توانست کپی برداری درستی کند چون اسباب و وسایل دقیق و درستش را نداشت.اما استقلال تا زمانی که بهانه هایش را بالاتر از اراده اش می بیند همچنان از کورس قهرمانی عقب می ماند، همچنان حسرت قهرمانی های از دست رفته اش را خواهد خورد.