محمود فخرالحاج

(4955) آیا به شما بر هم می خورد؟!! (9 بهمن 1402)

محمود فخرالحاج

نمی دانیم دیگر شکایت مان را به کجا ببریم؟ اینکه چرا باید سرنوشت تیم استقلال به دست کسانی بیفتد که هرگز معنای دلسوزی را درک نمی کنند؟ چرا باید مسئولیت باشگاه استقلال به دست کسانی بیفتد که هر کاری انجام می دهند جز انجام درست مسئولیت خودشان در قامت مدیرعاملی و مسئولی باشگاه و تیم استقلال.
خودمان هم مانده ایم که تا کجا باز اعتراض کنیم؟ تا کی باید فریاد بزنیم و هیچ گوش شنوایی پیدا نشود؟ آیا این حق هوادار نیست که تیمش را در آسایش و آرامش هر چند نسبی ببیند؟ این حق هوادار استقلال نیست که تیمش را مقتدر و به دور از استرس و اضطراب ببیند؟
آیا این حق هوادار استقلال نیست که سالی چندین و چند بار برای اینکه حرفش را به گوش مسئولان باشگاه و فوتبال برسانند دست به تجمع بزنند؟ تجمع مقابل درب باشگاه و مقابل درب وزارت ورزش..
آیا هیچ کدام از اینها حق هوادار تیمی نیست که هنوز به عشق دو ستاره و قهرمانی چند دهه گذشته خود خوشحالی می کنند اما بیش از چند دهه است که در آسیا به مقام در خور شأنی نرسیده است و در لیگ داخلی هم پس از یک دهه به یک قهرمانی رسیده است؟
نمی دانیم، واقعا هم نمی دانیم که آقایان مسئول خوب به این فریادها گوش فرا می دهند اما هرگز به آنها بر نمی خورد و انگار نه انگار خودشان را به هزار راه می زنند.. مدیرانی که سکوتشان مثل یک زهر بر کالبد باشگاه و تیم استقلال در حال تزریق است و همین باعث شده که خون هوادار آبی بیش از هر زمان دیگری به جوش و خروش برسد.
استقلال در اوایل فصل با بسیاری از مشکلات خود ساخت و حتی با قهرمانی در نیم فصل جواب دندان شکنی به بسیاری داد، اما همیشه هم نمی توان اینطور بود و ایستادن تا پایان فصل به یک نیرویی بیشتر از نیروی تعصب نیاز دارد که ای کاش آقایانی که به آنها برنمی خورد کمی از آن آگاه بودند، و شاید آگاهی کامل دارند اما.... .(بگذریم نه، هرگز نخواهیم گذشت و باز خواهیم نوشت).

🌏آوای آبی www.avayeblue.ir