آری برای این هوادار باید مُرد، باید جان داد وقتی اینطور تیمشان را حمایت می کنند، وقتی اینطور از هر کجای ایران برای دیدن بازی بزرگ تیم محبوبشان به آزادی می آیند، پول خرج می کنند، وقت می گذارند اما از طرف مقابل نتیجه نمی بینند.
برای این هوادار نه باید شاخ و شانه کشید، نه باید آن را تهدید کرد، نه باید آن را سرزنش کرد، نه باید از آن انتظار صبوری داشت.
هوادار استقلال به اندازه خودش صبوری کرده است، بیش از اندازه یک هوادار از آن صبوری نخواهید.
تا حالا به این فکر کرده اید که به جای پیشنهاد صبوری دادن به هوادار یکبار هم که شده از خودتان شروع کنید.
پیش خودتان بگویید حالا که این هوادار صبوری کرده است پس من برایش نتیجه بگیرم، پس من برایش برد بیاورم، پس من برایش جایگاه بیاورم.
پیش خودتان گفته اید که وظیفه من در قبال این هوادار این است که او را خوشحال کنم.
جام و قهرمانی آوردن دیگر اوج وظایف یک تیم در قبال طرفداران و هوادارانشان است ما حتی قبل از رسیدن به آن مرحله از تیم محبوبمان آرامش می خواهیم.
از تیم محبوبمان بازی زیبا می خواهیم.. از تیم محبوبمان گل می خواهیم، از تیم محبوبمان برد می خواهیم.
باور کنید که این هوادار احترام دارد، لطفا به این هوادار احترام بگذارید.

18 بهمن 1403